چون ذوالکفل مردم را برای جهاد با دشمنان خدا ترغیب کرد. آن قوم به پیامبر خدا گفتند؛ اگر از خدا بخواهی که مرگ به سراغ ما نیاید به همراه تو در این جنگ شرکت می کنیم. ذوالکفل در مناجات خویش با پروردگار گفت؛
«بارالها! تو می دانی که رومیان از من چه خواسته اند، مرا به خاطر عدم توانم در برابر آنها عذاب مفرما.
خداوند فرمود؛ درخواست قومت را اجابت می کنم و تو را کفیل آنها قرار می دهم.»
دعای رومیان مستجاب شد، عمرشان طولانی شد و جمعیت آنها افزایش پیدا کرد به قدری صاحب فرزند شدند که از عهده نگهداری و تغذیه آنها برنمی آمدند.
سختی این نگهداریها و کمبود غذا بقدری به آنها فشار آورد که باعث شد آنها نزد پیامبر بیایند و از او بخواهند که به زندگی عادی خود برگردند. به همین خاطر است که بیشتر انسانها از نژاد رومی می باشند.
خداوند از ذوالکفل پیمان گرفت که هرگز خشمگین نشود و چون خداوند خود تکفل این امر را نمود، او را ذوالکفل نامید. از معجزات دیگر ایشان می توان به دهکده ای اشاره کرد که مردمان آن بر اثر بیماری طاعون مرده بودند و بعد از شصت سال این پیامبر دعا کرد تا آنان بار دیگر زنده شوند. و همچنین دعا کرد پادشاهی که با قدرت عظیم بر تخریب بیت المقدس آمده بود به هلاکت رسید.(1)